زمان تخمینی مطالعه: 8 دقیقه
یادگیری گروهی(Ensemble Learning) یک روش یادگیری ماشین است که در آن الگوریتمهای یادگیری مختلف آموزش داده میشوند و سپس برای به دست آوردن یک پیشبینی نهایی ترکیب میشوند. روشهای یادگیری گروهی بهجای تکیه بر یک مدل واحد، چندین مدل یادگیری را آموزش میدهند تا ضعفها و سوگیریهای یکدیگر را جبران کنند. این روش پیشبینیهای دقیقتری ایجاد میکند و دقت و استحکام کلی سیستم را بهبود میبخشد. متعاقباً، به رفع چالشهای خاصی که در مدلهای یادگیری ماشین وجود دارد، کمک میکند، مانند برازش بیش از حد(Overfitting)، عدم تناسب، واریانس بیش از حد، و همچنین حساسیت به نویز یا ناهنجاریها.
یادگیری گروهی Ensemble Learning چیست؟
یادگیری گروهی یک رویکرد فرا یادگیری است که از نقاط قوت مدلهای فردی مختلف، که به عنوان یادگیرندگان پایه نیز شناخته میشوند، برای ایجاد یک مدل پیشبینی قویتر و دقیقتر استفاده میکند. این تکنیک مانند مشورت با تیمی از متخصصان است که هر کدام نقاط قوت و ضعف را در یک زمینه دارند تا به درک جامعی دست یابید و تصمیم آگاهانهتری بگیرید. الگوریتم مجموعه مدلهای متنوعی را بر روی مجموعه دادههای یکسانی آموزش میدهد و سپس نتایج آنها را برای پیشبینی نهایی دقیقتر ترکیب میکند. اصل اساسی این است که چندین مدل یادگیری ضعیف هنگامی که به صورت استراتژیک ترکیب شوند، میتوانند یک پیشبینی قویتر و قابل اعتمادتر را تشکیل دهند. فرضیه کلیدی این است که مدلهای مختلف خطاهای نامرتبط خواهند داشت. وقتی پیشبینیهای چند مدل بهطور هوشمند جمعآوری میشوند، خطاها لغو میشوند در حالی که پیشبینیهای صحیح تقویت میشوند.
تکنیکهای یادگیری گروهی
چندین تکنیک برای ساخت یک مجموعه وجود دارد. آنها عمدتاً در نحوه آموزش تک تک یادگیرندگان و نحوه ترکیب پیشبینیهای آنها متفاوت هستند:
- روش کولهبری(Bagging): بگینگ، که همچنین به عنوان تجمع بوت استرپ نیز شناخته میشود، نوع خاصی از روش یادگیری گروهی است که در یادگیری ماشین استفاده میشود. این موضوع به کاهش واریانس و بهبود ثبات پیشبینی کمک میکند.
- روش تقویتی(Boosting): تکنیک تقویت یک روش مجموعه متوالی است که در آن یادگیرندگان ضعیف (مدلهای ساده) یکی پس از دیگری ساخته میشوند. هر مدل جدید بر اصلاح خطاهای مدل قبلی تمرکز دارد. این فرآیند تکراری به کاهش سوگیری کلی کمک میکند.
روش پشتهسازی(Stacking): این تکنیک که همچنین به عنوان تعمیم انباشته نیز شناخته میشود، انباشته کردن روش دیگری برای یادگیری گروهی است که پیشبینیهای چند مدل را برای ایجاد یک پیشبینی نهایی بالقوه دقیقتر ترکیب میکند.
ایجاد تعادل بین سوگیری و واریانس در یادگیری گروهی
تعصب(سوگیری) به یک خطای سیستماتیک اشاره دارد زمانی که مدل نتواند الگوهای اساسی در دادهها را ثبت کند، در حالی که واریانس به میزان حساسیت مدل به دادههای آموزشی اشاره دارد. سوگیری(Bias) زیاد به این معنی است که مدل رابطه واقعی بین ویژگیها و متغیرهای هدف را از دست میدهد که منجر به تعمیم ضعیف میشود. به طور مشابه، یک مدل با واریانس بالا میتواند عملکرد بسیار خوبی در دادههای ورودی (مجموعه آموزشی) داشته باشد، اما هنگام پیشبینی دادههای دیده نشده، ممکن است نتایج بسیار ضعیفی تولید کند. در حالت ایده آل، ما یک مدل میخواهیم با:
- سوگیری کم(Low Bias): به طور دقیق روند کلی یا روابط واقعی را در دادهها ثبت میکند.
- واریانس کم: به طور مداوم روی دادههای دیده نشده خوب عمل میکند.
روشهای گروهی در یادگیری ماشین مانند Bagging، Boosting و Stacking چندین مدل را برای ایجاد این تعادل و افزایش دقت کلی ترکیب میکنند. با ترکیب چندین مدل پیشبینی، یادگیری گروهی واریانس کلی را با تمرکز بر جنبههای مختلف دادهها کاهش میدهد. همچنین با ترکیب نقاط قوت مختلف از مدلهای مختلف، سوگیری بالا را کاهش میدهد. همافزایی مدلها در یک مجموعه معمولاً منجر به پیشبینیهای متعادلتر و دقیقتر میشود.
کاربردهای Ensemble Learning
یادگیری گروهی در بسیاری از وظایف مختلف یادگیری ماشینی که دقت پیشبینی مهم است، استفاده میشود. برخی از برنامههای کاربردی رایج عبارتند از:
- طبقهبندی: گروهها در یادگیری گروهای عمدتاً مسئول افزایش عملکرد مدلهای طبقهبندی هستند. این موضوع میتواند مرزهای تصمیمگیری غیر خطی و اثرات تعامل پیچیده را برای استفاده در مسائل طبقهبندی ثبت کند. نمونههای محبوب از آن عبارتند است از:
- امور مالی: گروهها(Ensembles) میتوانند روندهای بازار سهام را پیشبینی کنند یا با استفاده از ادغام بینشهایی مانند شاخصهای مالی و الگوریتمها، جعلی بودن یک معامله را تشخیص دهند.
- بهداشت: متخصصان پزشکی میتوانند بیماریها را با دقت بالاتری با ترکیب خروجیهای مدلهای فردی که بر روی مجموعههای مختلف دادههای پزشکی آموزش دیدهاند (مانند دادههای تصویربرداری، سوابق سلامت بیمار) تشخیص دهند.
- شناسایی تصویر: یادگیری گروهی میتواند با ارائه معماری شبکههای عصبی کانولوشنال (CNN) در کنار هم، به شناسایی شی دست یابند.
- مسائل رگرسیون: مدلهای یادگیری گروهی از مسائل رگرسیونی مانند پیشبینی فروش، مدلسازی ریسک و پیشبینی روند با استفاده از تکنیکهای GBM و XGBoost پیشی میگیرند. این تکنیک ها برای موارد زیر کمک کننده است:
- پیشبینی آب و هوا: مدلسازی مجموعه از اطلاعات آب و هوا از منابع جمع آوری شده در ارزیابیهای خود استفاده میکند، بنابراین قادر به پیشبینی دما، بارندگی و سایر متغیرهای آب و هوا است.
- پیشبینی فروش: با استفاده از مدلهای مختلف پیشبینی با استفاده از اطلاعات حاصل از فروش تاریخی و همچنین روند بازار و عوامل اقتصادی، کسبوکارها میتوانند تصویر مطمئنتری از فروش احتمالی در آینده به دست آورند.
- پیشبینی ترافیک: این روش میتواند مجموعههای بزرگی از دادهها را با ترکیب دادههای حسگرها، فیلمبرداری دوربین و دادههای ترافیک تاریخی برای پیشبینی بهتر ترافیک و مدیریت ازدحام پردازش کنند.
- تشخیص ناهنجاری: یادگیری گروهی از تشخیص ناهنجاری یا دادهای پرت، جایی که نمونههای عادی با نمونههای غیر طبیعی مقایسه میشوند پشتیبانی میکند. یادگیری گروهی میتواند مرزهای پیچیدهای را که تفاوتهای بین مناطق غیرعادی و عادی را نشان میدهند، مدلسازی کنند. کاربردی این حوزه عبارتند از:
- امنیت سایبری: یادگیری Ensemble دادههای غیرعادی شبکه یا رفتار سیستم را با ادغام پیشبینیهای گرفتهشده توسط مدلهای فردی، که هم بر روی الگوهای دادههای عادی و هم بر روی دادههای ناهنجاری آموزش داده شدهاند، ردیابی میکنند.
- تشخیص تقلب: Ensembleها میتوانند عملیات متقلبانه را با ترکیب مدلهایی که در مورد نوع الگوهای تقلبی و همچنین فعالیتهای قانونی آموزش دیدهاند، شناسایی کنند.
- نظارت بر سیستم صنعتی: یادگیری Ensemble امکان تشخیص ناهنجاریها را در ماشین آلات صنعتی از جمله مدلهایی که بر روی دادههایی مانند اندازهگیری دما و ارتعاش از سنسورهای مختلف آموزش دیدهاند را میدهد. میتوان آن را طوری برنامه ریزی کرد که با خوانش سنسورهای معمولی تجهیزات صنعتی آشنا شود.
- پردازش زبان طبیعی (NLP): یادگیری گروهی نقش مهمی در تقویت وظایف مختلف NLP برای دستیابی به نتایج عالی دارد. به عنوان نمونه:
- تجزیه و تحلیل احساسات: مدلهای گروهی را میتوان بر روی فرهنگ لغتهای احساسات مختلف و انواع دادهها آموزش داد که ممکن است منجر به بهبود دقت تجزیه و تحلیل احساسات شود.
- ترجمه ماشینی: Ensembleها میتوانند دقت ترجمه ماشینی را با ترکیب خروجیهای مدلهای آموزشدیده بر روی جفتهای زبان مختلف و روشهای ترجمه افزایش دهند.
- خلاصهسازی متن: یادگیری گروهی با ترکیب مدلها با استفاده از تکنیکهای مختلف خلاصهسازی و ویژگیهای زبانی، خلاصهسازی متن را بهبود میبخشند.
نتیجه گیری
یادگیری گروهی به سرعت از یک مفهوم نظری به یک ابزار ارزشمند برای یادگیری ماشین کاربردی تبدیل شده است. همانطور که دادهها پیچیدهتر میشوند، منابع محاسباتی فراوانتر میشوند و روشهای Ensemble Learning نقش حیاتیتری در دستیابی به مدلهای پیشبینی با عملکرد بالا در دامنههای متنوع ایفا میکنند. محققان و مهندسان به طور مداوم تکنیکهای Ensemble Learning جدیدی را برای بهبود الگوریتمهای موجود و به کارگیری مفاهیم یادگیری گروهی برای رسیدگی به چالشها در بخشهای مختلف کاوش میکنند.